هدف گذاری و زمینههای مهم آن از نظر دکتر هلاکویی
در دو مقاله پیشین به مسئله هدف گذاری و زمینههای مهم آن پرداختیم. حال در این مقاله به هدف گذاری و ۵ زمینه مهم آن از دیدگاه دکتر فرهنگ هلاکویی میپردازیم.
نکات مهم در هدف گذاری، اشتباه نگرفتن هدف با وسیله
به گفته دکتر هلاکویی، در حین هدف گذاری، من و شما باید در ۵ زمینه هدف داشته باشیم. در این ۵ زمینه که باید هدف داشته باشیم، باید مراقب دو نکته باشیم.
یکی اینکه هدف را با وسیله دستیابی به هدف اشتباه نکنیم. یعنی این کار را نکنیم که آن چیزی که وسیله است، مثلاً پول را هدف خود قرار دهیم. متاسفانه بسیاری از ما این اشتباه را در هدف گذاری خود میکنیم. یا مثلاً اگر ازدواج را هدف بگیریم، اشتباه است. ازدواج وسیلهای برای سلامتی روانی و خوشبختی است.
اگر مراقب این جابجاییها نباشیم، بعد از سی یا چهل سال میبینیم که تمام راه را اشتباه آمدهایم. بنابراین یک گرفتاری در میان فرهنگها و مردم، همین جابجا کردن هدف و وسیله باهم است.
در نظر داشتن اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
نکته دوم این است که وقتی در هدف گذاری موضوعات مهم هستند، ما هدف کوتاهمدت میخواهیم، از دو روز تا دو ماه. میانمدت میخواهیم، دو ماه تا دو سال و بلندمدت میخواهیم، دو سال تا هفت سال.
یعنی هر موضوع مهمی نمیتواند فقط هدف کوتاهمدت باشد. میانمدت و بلندمدت هم میخواهیم. یا نمیتواند فقط بلندمدت باشد. زیرا اینها فقط یک نوع فریبکاری ذهن است که من باید بدانم که اگر برنامهای در هر زمینهای دارم، دو ماه اول چگونه است. سپس دو ماه تا دو سال و در آخر دو سال تا هفت سال.
آن ۵ زمینه مهم که باید در آنها هدف داشته باشیم چیست؟
سلامت فیزیکی و روانی، مسئلهای مهم در هدف گذاری
من باید مطمئن باشم که نسبتاً آدم سالمی هستم که از حداکثر توان و امکاناتم استفاده میکنم. پس برای حفظ سلامت روحی و بدنی خود باید برنامهریزی داشته باشیم و هدف گذاری کنیم.
علم و آگاهی
در دنیایی که من و شما هستیم، علم و آگاهی از اهمیت بالایی برخوردار است. ما امروزه دیگر با اینکه خودمان میدانیم و عالِم سرخود هستیم، کار نداریم. امروزه هزاران نفر در سالیان متعدد راههایی را رفتهاند و به جایی رسیدهاند که باید از آن بهره گرفت.
دنیای امروز، دنیای علم است و آگاهی است. اصلاً دنیای تجربه نیست. اگر مقصد از تجربه تمرین است، بله، ایرادی ندارد. مثل تمرین بسکتبال یا پیانو یا دندانپزشکی که تعداد زیادی دندان را درست کرده است و حسابی تمرین کرده است.
تجربه چیز دیگری است. گاهی ما با یک بار انجام کاری میپنداریم که تجربه کسب کردهایم. تجربه دورانش سرآمده است و مربوط به دوران نادانی انسان بوده است.
امروزه در عصر علم بهسر میبریم. علم یک نوع تمرین یا تجربه یک میلیون بارِ کنترل شده است که جواب و نتیجه داده است. باید برای کسب علم هم برنامهریزی داشته باشیم و هدف گذاری کنیم.
بنابراین، دومین چیزی که ما نمیتوانیم از آن فارغ و آسوده شویم، علم و آگاهی است. پس ما قرار است که هرچه بیشتر بدانیم. در دنیایی که در آن فکر کنیم با سقف علم خود به آسمان دسترسی پیدا کردهایم، آنجا خفه میشویم و از پا درمیآییم.
هدف گذاری برای شغل، کار و درآمد
ما در دنیایی هستیم که برخلاف گذشته میدانیم که کار مربوط به حیوانی مانند الاغ نیست. بلکه بیکاری مربوط به الاغ است. کار مربوط به انسان است.
بنابراین ما قرار است بین سی تا پنجاه ساعت در هفته کار کنیم. کار مفید و مؤثری که در بازار قابل ارائه است یا ارزشی دارد، حتی اگر به بازار نمیرسد.
نه اینکه بیخودی مشغولیت یا مظلومیت را با مسئولیت اشتباه کنیم. بنابراین گفتگویی که اینجا وجود دارد، این است که من باید کار بکنم.
دو چیز است که ما را در دنیای امروز میسازد که چهارمین مورد هم با آن میآید. اولین مورد شغل و کار من و شماست که در بزرگسالی ما را میسازد یا ویران میکند. مورد دیگر مربوط به روابط ما است.
هدف گذاری در زمینه روابط
چهارمین مورد مدنظر ما روابط است. از روابط اجتماعی گرفته تا خصوصیترین روابطی که دو انسان میتوانند باهم داشته باشند. بنابراین آنها را باید تنظیم کرد.
من باید بدانم که چه کاری میخواهم بکنم. شما الان باید بدانید حتی نظرتان راجع به ازدواج، راجع به بچه، راجع به خانواده، راجع به محل زندگی که بیشتر آنها به روابط مرتبط است، چیست. پس در این زمینه هم باید هدف گذاری دقیقی داشته باشید.
تفریح و سرگرمی
آخرین مورد که در هدف گذاری مهم است، تفریح است. از زندگی لذت بردن است. سرگرمی است. ما در دنیایی هستیم که ماشین نیستیم. ما احتیاج داریم که زمینههای احساسی و عاطفیمان، زمینههای کودکی و شادی و لذتمان را، آن شور و شوق و هیجان را به کار بگیریم.
بنابراین ما در ۵ زمینه باید هدف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشته باشیم. سلامت فیزیکی و روانی، مسئله علم و آگاهی، موضوع شغل و کار، روابط و بالاخره تفریح و سرگرمی و خوشگذرانی ما مهم است. پس باید در این زمینهها هدف گذاری کرد.
اگر کسی نمیخواهد در این دنیا بخندد، شاد باشد و تفریح کند، بهتر است از قبل بداند که مرده است و در عزای خودش است که دارد گریه میکند.
نظم، برنامهریزی و تداوم در مسیر هدف گذاری
اینها مواردی هستند که باید روی آنها کار کرد و وقت گذاشت. بنابراین باید نظم و برنامهریزی داشت. همه آدمهایی که به یک جایی رسیدهاند، کارشان نظم داشته است. کارشان ترتیب و تداوم داشته است. هیچکس به هیچجا نرسیده است، مگر اینکه آن استمرار و تداوم را در کارش داشته است.
بنابراین با در نظر گرفتن این مسائل و زمینههای مهم برای هدف گذاری و تعیین هدف در هر زمینه، باید برای دستیابی به آن اهداف برنامهریزی کرد.
دکتر هلاکویی میگوید که در ایران گاهی در کلاسهایم میگفتم که آیا دلتان میخواهد که در ۴۵ سالگیتان بهعنوان استاد دانشگاه هاروارد بیایند و شما را ببرند؟
از حالا که ۱۸ سالتان است، بهمدت ۲۷ سال اگر روزی ۴ ساعت در هر رشتهای مطالعه داشته باشید و مطلب بخوانید، احتمالاً یکی از بهترین اساتید آن رشته خواهید شد. اما این کار تداوم میخواهد.
اینکه ما ۳ ماه بخوانیم یا ۲ سال بخوانیم و بعد رهایش کنیم و سراغ کار دیگری برویم، هیچکس با این وقتهای کوتاه در دنیای امروز به جایی نمیرسد.
همینجاست که میلیونها نفر پیانو مینوازند. میلیونها نفر بسکتبال و فوتبال بازی میکنند؛ اما برای خودشان خوب است. بهدرد بازار یا بهدرد دیگران نمیخورد.
پس شما باید برنامههای خود را در ۵ زمینه عنوانشده مشخص کنید. سپس بایستید و حرکت کنید. نه اینکه فقط بنشینید و به گذشته فکر کنید.
رها کردن گذشته
اگر یکی دو بار به سراغ گذشته بروید، مشکلی نیست. گذشته درگذشته است. از گذشته باید آموخت. نه اینکه به آن آویخت. پس از گذشته باید یاد بگیریم و بیاموزیم.
باید متوجه آینده باشیم و درحال، خوب زندگی کنیم. جوان هستید، امکانات و فرصت دارید. باهوش هستید. درها به روی شما باز است. از آن استفاده کنید و مطمئن باشید که موفق خواهید شد.
ما نباید مشکلات یا اهمالکاری خود را به گردن گذشته یا به گردن دیگران بیندازیم. ما اگر نصف آن چیزی را که میدانیم درست است به خوبی و بهطور کامل انجام دهیم، نیاز به هیچ راهنمایی دیگری نداریم.
مشکل ما در ندانستن نیست. مشکل ما در نخواستن است. بخواهید، میتوانید، چون میدانید.
پاسخها