اعتماد به نفس در قالب امنیت، آرامش و پشتکار
در دو مقاله قبل به بخشی از سخنان دکتر هلاکویی راجع به مسئله اعتماد به نفس پرداختیم. حال به ادامه این صحبتها میپردازیم.
امنیت و آرامش، لازمه اعتماد به نفس مثبت
به نظر میرسد طی میلیونها سال تاریخ تکامل انسان، مغز انسانی چه در قسمت پایه، چه در قسمت لیمبیک، چه در قسمت کورتکس، چه در قسمت احساسی، عاطفی و هیجانی، چه در قسمت مخ و یا نظام عقلی و استدلالی همیشه با دو موضوع روبرو بوده است. یکی مسئله درد و رنج است و دیگری مسئله مرگ.
بنابراین، انسان به عنوان یک موجود، با مسئله درد و رنج و مرگ روبرو بوده است. طی میلیونها سال، مکانیسمهایی در وجود و مغز او فراهم آمده است تا بتواند با این عامل به نوعی برخورد کند.
به همین جهت است که انسان به خاطر موضوع درد و رنج و مرگ در خودش، پدیدهای به نام ترس را برای وقتی که خطر، واقعی و خارجی است، به وجود آورده است.
مغز در پایه خودش که چند صد میلیون سال طول کشیده است تا تکامل و رشد پیدا کرده است، با دو مکانیسم درد و لذت کار میکند. همینجاست که من و شما بهعنوان یک انسان از برخی چیزها میترسیم.
مغز برای اینکه خودش را از درد و رنج و مرگ برهاند و بتواند خودش را سازمان بدهد، به دو چیز احتیاج دارد. این دو چیز ابتدا امنیت و سپس آرامش است. امنیت و آرامش از لوازم داشتن اعتماد به نفس مثبت است.
امنیت چیست؟
مفهوم امنیت این است که من از یک ثبات و قراری برخوردار هستم و احساس میکنم آنچه که خوب است و من به آن احتیاج دارم یا دوست دارم هست.
در عین حال احساس نمیکنم که من ممکن است به خطر و ضرری بیفتم و یا درد و مرگی را انتظار داشته باشم.
بنابراین ما در زندگی و برای داشتن اعتماد به نفس مثبت احتیاج به امنیت داریم. مفهوم امنیت این است که آن مجموعه و سیستم یا کل من در ارتباط با جهانم، از یک ثبات و قراری برخوردار است.
امنیت و اعتماد به نفس مالی
شما یک امنیت مالی دارید. یعنی خودتان را به یک جایی میرسانید که دوستانی هم کمکتان میکنند.
سرمایهگذارنی میتوانند شما را راهنمایی کنند که با توجه به درآمدی که دارید خوب زندگی کنید.
بدین ترتیب، از یک امنیت برای ۲۰ تا ۵۰ سال آینده حتی برای فرزندانتان برخوردار خواهید بود. این در زمینه مالی و اقتصادی به اعتماد به نفس شما کمک میکند.
امنیت و اعتماد به نفس قانونی و حقوقی
امنیت قانونی و حقوقی هم برای زندگی آزادانه و راحت در یک کشور بسیار ضروری است. وقتی مسئله امنیت مطرح است به این معناست که من در شرایط و وضعیتی هستم که میتوانم به یک ثبات و قراری باور داشته باشم.
جز در شرایط استثنایی، چیز زیادی به هم نمیریزد. قواعد و قوانین، بهطور ناگهانی دگرگون نمیشوند. بنابراین این حس امنیت، به حس اطمینان و اعتماد به نفس مثبت من کمک میکند.
مسئله آرامش
وقتی به مسئله آرامش میرسیم، در درونِ این امنیت است. مفهوم آرامش مفهومی است که در چهارچوب امنیت است. یعنی من از جوانب مختلف احساس امنیت میکنم. پس آرامش دارم.
آرامش جنبه فردی و روانی و درونی دارد. امنیت جنبه کلی و عمومی دارد که مانند پوستهای بر روی مسئله آرامش قرار میگیرد.
خوشبین و بدبین بودن
موضوع، تنها اطمینان، امنیت و آرامش نیست. موضوع، امیدوار بودن و به آینده چشم دوختن است، برای بهتر شدن در هر زمینه.
همراه با آن، به خاطر این مجموعه و ترکیب، دو چیز ظاهراً کماهمیت هم خودشان را نشان میدهند.
در کنار این مجموعه، پدیدهای به نام خوشبین و بدبین مطرح میشود. یعنی کسی که اطمینان دارد، امنیت و آرامش دارد و امیدوار است، موجود خوشبینی است. این حالت خوشبین بودن، در مقابل بدبین بودن قرار میگیرد.
خوشبینی واقعی چگونه است؟
مفهوم خوشبینی این است که ما نیمه پر لیوان را میبینیم. توجه و تمرکز ما متوجه آن نیمه پر لیوان است. از بابت اینکه آبی هست خوشحالیم.
فرد خوشبین کسی است که میداند نیمه لیوان خالی است. میداند که چرا خالی است، چگونه میشود آن را پر کرد و به دنبال پر کردن آن است. این نیز از لازمههای داشتن اعتماد به نفس مثبت است.
وَاِلا اگر شما کسی هستید که فقط به نیمه پر لیوان نگاه میکنید، در زندگی از پا در میآیید. این خوشبینی نیست. خوشخیالی و خوشهوایی است. پس یک بیماری و گرفتاری است.
یعنی آدمی است که بر روی زمین است اما در ابرها حرکت میکند. به همین جهت آدم خوشبین کسی نیست که تنها به نیمه پر لیوان نگاه میکند.
دکتر هلاکویی در ادامه میگوید که شما اگر آدم خوشبین از نوع خوشخیال هستید و در کار بیزنس یا مغازهای هستید یا هر کار دیگری، حتماً شما به زودی ورشکست خواهید شد. به جهت اینکه در این نوع کارها به دلیل نوع بازیها و توطئههایی که علیه شماست، اتفاقاً نهتنها واقعبینی، بلکه کمی بدبینی به شما کمک میکند.
بنابراین آدم خوشبین کسی است که نیمه پر لیوان را میبیند ولی میداند نصف لیوان خالی است. میداند که چرا خالی است، چگونه پر میشود و به دنبال پر کردنش است.
خصوصیات آدم بدبین
آدم بدبین به نیمه خالی لیوان توجه میکند. وحشت میکند. اضطراب میگیرد. احساس بدی پیدا میکند. حتی شاید از کار بیفتد. توانایی فهم اینکه چرا و چگونه را ندارد. همچنین توانایی این را ندارد که نیمه خالی لیوان را پر کند. پس اعتماد به نفس منفی خواهد داشت.
بنابراین روزی که شما اطمینان دارید، امنیت دارید، آرامش دارید و امیدوار هستید، شما انسان خوشبینی هستید.
مثبت و منفی بودن دیدگاه ما
مورد دیگر از زیر مجموعههای شکلگیری اعتماد به نفس، مسئله مثبت و منفی بودن است. به این معنا که ما به چه جنبههایی از پدیدههای جهان نگاه میکنیم و توجه و تأکید را به کجا میدهیم.
بنابراین به خار توجه میکنیم یا به گل. برخی از مردم هستند که پدیدههای جهانی را به خاطر جنبههای بد و منفی که در بیشتر موضوعات وجود دارد، به دلیل منفی بودن، از آن زاویه دید نگاه میکنند.
بنابراین به دنبال مسئله خوشبینی، مسئله مثبت و منفی بودن است. اگر شما وارد یک مهمانی شوید آیا به موارد مثبت مثلاً غذایی که آنجا هست یا به جمعی از دوستان که میبینید فکر میکنید؟
یا اینکه به کسانی که نیستند یا نوع غذایی که دوست ندارید توجه و اعتنا میکنید؟ مهم این است که شما در زندگی به جنبه مثبت موضوعات نگاه میکنید یا منفی.
کسی که اطمینان دارد، امنیت و آرامش دارد، امیدوار است، خوشبین است، معمولاً آدم مثبتی است.
اگر اینها نیست، معمولاً آن آدم منفی است. پس اطمینان و امنیت و آرامش ندارد. بدبین است و وحشت دارد.
مسئله پشتکار، لازمه دیگر اعتماد به نفس مثبت
نتیجه اینها فرد را به موضوع دیگری میرساند که مسئله پشتکار داشتن یا نداشتن است. یعنی من به اینجا میرسم که حالا که من به خودم و دیگران اطمینان دارم، امنیت و آرامش دارم، امیدوار هستم، خوشبین هستم، مثبت هستم، پس معلوم است که کار را بهدرستی شروع میکنم و تا آخرش هم میروم.
یعنی من از آن تداوم و استمرار لازم برای اعتماد به نفس مثبت برخوردار هستم. یعنی من کسی هستم که کاری را شروع میکنم و به آخر میرسانم، زیرا قرار چنین است.
درحالیکه اگر من آدمی هستم که اطمینان ندارم، امنیت و آرامش ندارم، ناامیدم، بدبینم و منفی هستم، پس آدمی هستم که پشتکار ندارم. زیرا علل و عوامل بسیار معمولاً مانع از آغاز کار توسط من میشود.
پس از آغاز نیز آن عوامل باعث میشوند که من کار را در نیمه رها کنم. پس اعتماد به نفس منفی خواهم داشت.
پس موضوعی که با مسئله اعتماد به نفس و حرمت نفس در ارتباط است ولی همه در یک چهارچوب قرار میگیرند، این است که من به عنوان یک انسان آیا از تداوم و استمرار برخوردارم یا خیر. پس مسئله اصلی و اساسی موفقیت، تداوم و استمرار است.
تداوم و استمرار، لازمه موفقیت و اعتماد به نفس مثبت
دو ویژگی و شرط اصلی ثروتمندان در آمریکا این بوده است که یکی همیشه بیش از آن اندازه که از دیگران گرفتهاند به دیگران دادهاند. دیگری اینکه وقتی کار خوبی را شروع کردهاند، آن را به خاطر کار بهتر رها نکردهاند و به پایان رساندهاند.
شما هر موفقیتی که تا حال کسب کردهاید، به میزان بسیار زیادی به علت تداوم و استمرار شما در آن مسئله بوده است.
به نظر میرسد که من و شما میتوانیم اطمینان را داشته باشیم. امنیت و آرامش را داشته باشیم. آدم امیدواری باشیم. خوشبین باشیم. مثبت باشیم و پشتکار داشته باشیم.
وقتی این مجموعه را کنار هم میگذاریم، به من اعتماد به نفس مثبت میدهد. پس اعتماد به نفس مثبت بر روی آن موارد نشسته است.
پس به اینجا میرسم که واقعبینانه من میدانم و میتوانم. فقط باید از فرصتها و امکانات استفاده کنم و به آنجا برسم. درحالیکه اگر من اعتماد به نفس منفی دارم، من نمیدانم و نمیتوانم. یا باوجودی که میدانم، نمیتوانم.
پاسخها