باورها و اعتقادات ما کلید تغییر زندگی ما هستند. [قسمت دوم]
![باورها و اعتقادات ما کلید تغییر زندگی ما هستند. [قسمت دوم]](https://1morabi.com/wp-content/uploads/2021/02/rsz_psychology_brain_study.jpg)
تمام یادگیریهای مغز به شکل باورهای آسیبناپذیر در ذهن ناخودآگاه ما حفظ میشوند. حتی ممکن است خودمان از وجود بسیاری از آنها آگاه نباشیم. مغز این باورها و یادگیریها را پنهان و سانسور میکند. در هرزمان که ترجیح بدهد مسائل مهمتر را موردتوجه خود قرار میدهد. باقی مسائل را هم به حال خود در قسمت بایگانی مغز رها میکند.
مغز، ناخودآگاه، باورها
بهطورکلی، مغز در تمام طول حیات از همان لحظه اول تا انتهای حیات انسان در حال یادگیری است. بسیاری از همین یادگیریها باعث سازگاری انسان با شرایط مختلف و درنتیجه بقای وی بر روی کره زمین شده است.
بسیاری از یادگیریهای مغز منجر به شکلگیری باورهایی در ذهن میشوند که مانع از پیشرفت او میگردند. چنین باورهایی باورهای محدودکننده نام میگیرند.
بهتمامی آموختههای مغز در طول زندگی که در ذهن ما خصوصاً در ناخودآگاه ما تثبیت میشوند و به آنها اعتقادداریم که درست هستند، باور میگوییم. این باورها هم میتوانند مثبت و سازنده و هم منفی و محدودکننده باشند. باورهای منفی و محدودکننده مانع از پیشرفت و موفقیت انسان میشوند.
باورهای مثبت هم میتوانند گاهی باعث فشار روانی بر روی انسان شوند. به علت اینکه خیلی از باورهای مثبت منجر به این میشود که فرد بخواهد خود را همیشه بسیار خوب و دوستداشتنی و موردقبول جامعه نگاه دارد. این باعث میشود خیلی وقتها خلاف میل خود کاری را انجام دهد که فشار و بار روانی بسیار زیادی بر او وارد میآورد.
باورهای سانسور شده توسط مغز
کار دیگری که مغز انجام میدهد این است که به دلیل وجود باورهای خاص در ذهنمان، بسیاری از افکار را برای تطبیق دادن با آن باورهای خاص سانسور میکند. داشتن تضاد برای ما مشکل به وجود میآورد. پس مغز این تضادها را با سانسور کردن اطلاعات ورودی مغز، برطرف میکند.
باورهای سانسور شده، همیشه در مغز مخفی باقی نمیمانند و به شکلهای مختلف خود را به ما نشان میدهند. بیماریهای روانتنی یا همان اختلالات سایکوسوماتیک، ازجمله این نشانهها هستند که شامل بیماریهای جسمی میشوند که عامل و علت آنها روحی و روانی است.
اختلالات سایکوسوماتیک
بسیاری از افراد با مشکلات قلبی، کمردرد، سردرد، مشکلات معده و غیره به پزشک مراجعه میکنند. درنهایت پس از آزمایشها و معاینات مختلف مشخص میشود که عامل بیماری و مشکل آنها عصبی و روحی است.
به عبارتی مشکلات مربوط به افکار و اعصاب ما، خود را به شکل دردها و بیماریهای مختلف نشان میدهند. لوییز هی در کتاب شفای زندگی در بخش شفای تن میگوید: علت یک ناراحتی روحی ممکن است ترس یا غم و اندوه باشد و یا یک باور خاص. مثلاً شخصی ممکن است بر این باور باشد که هرسال دو بار سرما میخورد. یا مثلاً در خانوادهاش ناراحتی قلبی یا نوع خاصی از سرطان، موروثی است.
لوییز هی درمان این بیماریها و ناراحتیهای جسمی را تغییر آن باورها بهواسطه تلقین و گفتن عبارتهای تأکیدی مخصوص میداند.
ترسها و نگرانیها خصوصاً آنهایی که ما نمیخواهیم ببینیم و بهگونهای آنها را انکار میکنیم در اعماق ناخودآگاهمان فرستاده و حفظ میشوند. از طرفی خود را بهصورت سردرد و میگرن، کمردرد، قلب درد، معده درد و غیره نشان میدهند.
دیدن و پذیرفتن آن باورها که مغزمان سانسور کرده است.
اگر سعی کنیم افکاری را که در ذهنمان شکل میگیرند، بدون سانسور ببینیم و آنها را بپذیریم و در مورد آنها تا حدودی آگاه و هشیار باشیم، دچار مشکلات جسمی بسیار کمتری خواهیم شد و یا هیچگونه بیماری و درد جسمی نخواهیم داشت.
الگوهای تکراری منفی در زندگی
نشانه دیگری از وجود باورهای سانسور شده در ناخودآگاه ما، الگوهای تکراری زندگیمان هستند. مثلاً ممکن است فردی همیشه مشکلات سلامتی داشته باشد. فردی دیگر ممکن است در ایجاد روابط مشکل داشته باشد. شخصی دیگر نیز ممکن است همیشه دچار مشکلات مالی شود.
آن باورها که راجع به موضوعی در ذهن داریم عامل اصلی مشکلاتی هستند که بهطور دائمی در زندگی با آنها مواجه میشویم و بهآسانی نمیتوانیم از دست آنها خلاص شویم.
برای مثال در مورد پول و پیشرفت مالی و اقتصادی باید بگوییم آن اشخاصی که مدام دچار مشکلات مالی و اقتصادی میشوند و هرچه تلاش میکنند پیشرفت بزرگی در وضعیت مالی آنها ایجاد نمیشود، احتمالاً ذهنی سرشار از باورهای غلط و منفی در مورد پول دارند.
پس میبینیم که ناخودآگاه چگونه بر اساس باورهای موجود در ذهن، الگوهای تکراری زندگی ما را به وجود میآورد.
خواب، رؤیا، کابوس
خواب نشانه دیگری از وجود باورهای سانسور شده است. کابوسهایی که میبینیم نشانهای از ترس، غم یا نگرانی در زمان بیداری است. ناراحتیها و آسیبهای روحی که در زمان بیداری برای شما اتفاق میافتند درصورتیکه متوجه آنها نباشید و یا نتوانید به حل آنها بپردازید، در خواب خودشان را به شما نشان میدهند.
بنابراین میتوان به خواب خصوصاً خوابهای بد یا کابوسها به چشم تلنگری برای رفع مشکلات روحی و روانی نگاه کرد.
بیان ناگهانی عبارات و کلماتی خاص
آیا تابهحال دیدهاید که کلماتی از دهان فردی بیرون بپرد بدون اینکه بتواند جلوی خود را بگیرد؟ بهگونهای که نشان میدهد در عمق فکرش چه میگذرد.
کلماتی که اتفاقی از دهان فردی بیرون میپرند نشانه افکاری است که بهطور ناگهانی از ذهن فرد میگذرد. این افکار ناگهانی نشاندهنده آن فکری است که در اعماق ذهن آن فرد وجود دارد.
بنابراین نشانه دیگری از وجود باورهای سانسور شده در ذهن و مغز ما، بر زبان آوردن افکار و کلمات ناگهانی و اتفاقی است.
شکلگیری باورهای منفی در ذهن
ضربالمثلهای مختلف و فرهنگ و آدابورسوم کشورهای مختلف تأثیر بهشدت زیادی در شکلگیری باورهای مختلف در اذهان مردم دارد. ممکن است بسیاری از این فرهنگها و یا حتی ضربالمثلها برای زمانه بخصوصی کارآمد و یا درست بوده است. اما امروزه بسیاری از آنها کاربردی ندارند و تنها باعث شکلگیری یک باور منفی در ذهن مردم میشوند.
باورهای منفی باورهای محدودکنندهای هستند که مانع و سدی در برابر رشد، پیشرفت و کامیابی به موفقیتهای مختلف افراد میشوند.
استفاده از حواس پنجگانه برای تغییر یا حذف باورها و افکار منفی
یادگیریهای حاصل از حواس پنجگانه باورها را در ذهن ما شکل میدهند. پس یکی از راههای تغییر این باورها میتواند از طریق همان حواس پنجگانه باشد. به عبارتی ما میتوانیم با استفاده از حواس پنجگانه، باورهای جدیدی را به ذهنمان وارد کنیم و با تکرار مداوم، آنها را در ناخودآگاه خود تثبیت کنیم.
ابتدا باید مانع از ورود باورهای غلط جدید به ذهن خود شویم. پس بهتر است به نوع فیلمی که میبینیم، آهنگی که میشنویم، یا افرادی که با آنها معاشرت میکنیم و پای صحبتشان مینشینیم، بیشتر دقت کنیم. بدین ترتیب تا حدی جلوی ورود افکار منفی جدید به ذهن گرفته میشود.
استفاده از تلقین برای تغییر باورها
برخی افراد تلقین را روش مؤثر دیگری برای تغییر باورها میدانند. تلقینپذیری انسانها خصوصیتی است که میتوانید از آن در جهت مثبت استفاده کنید. با تلقین باورهای مثبت و مفید و گفتن و نوشتن عبارات تأکیدی، میتوانید ذهن خود را پر از باورهای مثبت و سازنده کنید.
روش ایافتی برای تغییر باورها
گذشته از این روشها، همانطور که بارها متعدداً در مقالات پیشین، ازجمله قسمت اول همین مقاله اشارهشده است، روش بسیار آسانتر و کارآمدتر برای تغییر باورها، روش ایافتی است. با استفاده از آن میتوانید باورهای منفی و محدودکننده خود را بیابید. سپس میتوانید ریشه شکلگیری این باورها را پیدا کنید و با خنثیسازی آن ریشهها به حذف این باورهای منفی و محدودکننده بپردازید.
همچنین با استفاده از ایافتی میتوانید باورهای مثبت سازنده جدید را جایگزین باورهای منفی قدیمی کنید. تغییر باورها خصوصاً با استفاده از تکنیک ایافتی منجر به افزایش عزتنفس و اعتمادبهنفس شما میشود. همچنین کمک میکند که موفقیتهای بسیار بیشتری را در زندگی خود کسب کنید.
با تکنیکهای مختلفی که توضیح داده شد، از قبیل استفاده از حواس پنجگانه، تلقین و از همه مهمتر، تکنیک ایافتی میتوان باورهای منفی و محدودکننده را کشف کرد و آنها را از ذهن خارج کرد. در عوض میتوان باورهای مثبت سازنده جدیدی را در ناخودآگاه پرورش داد.
پاسخها