باورها و اعتقادات ما کلید تغییر زندگی ما هستند.

بسیاری از افراد با وجود اینکه به دنبال موفقیتهای بیشتر در جوانب مختلف زندگی از قبیل تحصیلات، روابط، پول و اقتصاد و غیره هستند، اما دائماً در این مسیر به بنبست برمیخورند. آنها از تأثیر باورها و اعتقادات خود در این مسیر ناآگاهند.
پیشرفت علوم روانشناسی و متافیزیک
در قرن نوزدهم، پیشرفت علوم ناگهان بهشدت جهش یافت. در این قرن، هزاران کشف علمی و اختراعات جدید در جهان ظاهر شد و به ثبت رسید. درحالیکه در هزارههای قبل ممکن بود هر ۱۰۰ سال، ۵ یا ۶ اختراع جدید صورت بگیرد. بنابراین قرن نوزدهم قرن علم نامیده شده است.
انسان با استفاده از دانش بهدستآمده از قرن نوزدهم توانست وسایل و تجهیزاتی را بسازد که زندگی را برای او آسانتر کند. پس قرن بیستم هم قرن تکنولوژی نامیده شد. تکنولوژی نوعی استفاده از علم در جهت رفاه انسان است.
در قرن بیست و یکم به نظر میرسد انسان در حال دستیابی به پیشرفتهای بزرگ و روزافزون در علوم انسانی بخصوص علم روانشناسی است. گاهی نیز این علوم را با باورهای آیین بودایی و اصول ذن ترکیب میکند. بنابراین، قرن بیست و یکم را نیز قرن علوم متافیزیک نامیدهاند.
قدرت ذهن، فکر و باور انسان
با توجه به کشفیات زیاد صورت گرفته درزمینهٔ علم روانشناسی طی قرن بیستم و پیشرفتهای تکنولوژی و علم متافیزیک در قرن بیست و یکم، اکنون با نوعی تکنولوژی فکر روبرو هستیم. این تکنولوژی برای استفاده از قوانین فکر و ذهن در جهت ایجاد زندگی بهتر و راحتتر برای انسانها به کار میرود.
بهمرورزمان با بررسی شرححال افراد موفق و آن اشخاصی که به پیشرفتها و دستاوردهای بزرگی دستیافته بودند، اصولی کشف شد. هر شخصی میتوانست با عمل کردن به آنها به موفقیت دست یابد.
علوم جدید، بر قوه بسیار بزرگ تفکر و ذهن انسان تأکید میکند. این قوه که میتواند چیزی مانند خلاقیت، انگیزه یا اراده باشد، اگر به طریق صحیح مورداستفاده قرار گیرد، فرد میتواند به هر چه میخواهد دست یابد.
باورها کلید تغییر زندگی انسانها هستند.
زندگی ما را افکار ما شکل میدهد. اگر باورها و افکار خود را تغییر دهیم، زندگی ما نیز تغییر خواهد کرد. پس انسان با توجه به علم امروزی، موجود ضعیف و قربانی سرنوشت از پیش تعیینشده نیست. انسان امروزی، خود خالق شرایط زندگی خویش است.
باورها میتوانند کلید تغییر زندگی ما باشند. هوش و توانایی تطبیق با محیط از تواناییهایی است که انسانها را قادر ساخته است که بتوانند روزبهروز راحتتر و طولانیتر روی کره زمین دوام بیاورند و زندگی کنند. توانایی یادگیری بسیار بالا و سازگاری با هر محیطی باعث میشود بتوانیم راحتتر با مشکلات کنار بیاییم و یا آنها را حل کنیم.
مسئولیت مغز انسان
مغز انسان تمامی اطلاعاتی را که دریافت میکند فارغ از درست یا غلط بودن آنها، در خود حفظ و بایگانی میکند. این یادگیریهای مغز در موقعیتهای مختلف به سراغ ما میآیند و برای ما تعیین میکنند که در هر موقعیت چگونه عکسالعمل نشان دهیم. همین روش مغز است که به بقای ما در کره زمین کمک کرده است.
همیشه مغز ما و یادگیریهای آن در جهت هموار ساختن مسیر زندگی برای ما عمل نخواهد کرد. به همان اندازه ممکن است مغز و یادگیریهای آن موانعی بر سر راه پیشرفت ما ایجاد کنند. حتی بدون اینکه خودمان از آن آگاه باشیم.
بسیاری اوقات آموختههای مغز و باورهای شکلگرفته در ذهن، به محدودیتهای گذشته برمیگردد. دیگر به درد امروز نمیخورد و تنها برای ما نگرانی به عمل میآورد.
درست مانند فیلهای هندوستان که از وقتی بچه هستند پای آنها را با طنابی محکم به تنه درخت ضخیم میبندند. بچه فیل هر چه تلاش کند نمیتواند طناب را پاره و یا باز کند. درنتیجه از تلاش بیشتر دست میکشد.
هر چه بزرگتر و تنومندتر میشود باوجوداینکه راحت میتواند طناب را پاره کند و به هر سمتی میخواهد برود، اما به علت آن باور که از کودکی در ذهنش شکلگرفته است، فکر میکند که قادر به پاره کردن طناب نیست. پس برای پاره و یا باز کردن طناب تلاش نخواهد کرد.
پس افرادی که فیلها را نگه میدارند میتوانند یک فیل بسیار تنومند را با همان طناب کوچک به درختی ببندند. آنهم بدون اینکه از فرار فیل نگرانی داشته باشند.
یادگیری مغز و شکلگیری باورها در ذهن
ما انسانها نیز از وقتی کودک هستیم و در حال پشتسرگذاشتن تجربیات اولیه زندگی هستیم به اطرافیان خود نگاه میکنیم. هرچه آنها میگویند را گوش میدهیم و سعی میکنیم همان را تقلید کنیم. سعی میکنیم یاد بگیریم که چگونه و چه موقع از آنها در زندگی استفاده کنیم.
پس هرچه اطرافیان به ما منتقل میکنند و میآموزند در لایههای عمقی ذهن ما ذخیره میشود. بعدها با روبرو شدن با مسائل مختلف زندگی یاد میگیریم طبق آنها چگونه رفتار کنیم و عکسالعمل نشان دهیم.
آنچه را که با توجه به گفتهها و رفتارهای دیگران میآموزیم و بهدرستی آن اعتقادداریم، باور مینامیم. محل ذخیره باورها در ذهن و مغز ما است. باورها عمیقترین اعتقادات ما در مورد خودمان، مردم، زندگی، خدا، مادیات و سایر جوانب حیات هستند.
متأسفانه بسیاری از باورهای شکلگرفته در مغز ما منفی و محدودکننده هستند. پس بهجای اینکه به ما در جهت پیشرفت و موفقیت کمک کنند، مانعی در برابر دستیابی ما به موفقیت خواهند بود.
تجربیات زندگی، محصول باورها هستند.
آنچه ما در زندگی تجربه میکنیم متناسب با باورهای ماست. معمولاً ما در زندگی خود چیزهایی را تجربه میکنیم که عمیقاً به آنها باور داریم. مثلاً اگر باور داشته باشیم زندگی پر از مشکلات و سختی است همیشه در زندگی دچار مشکلات و گرفتاریها خواهیم شد.
اگر هم باوری مثبت نسبت به زندگی داشته باشیم همیشه زندگی برای ما آسان میگذرد. حتی مشکلات را خیلی راحتتر میتوانیم پشتسر بگذاریم.
اگر به ضربالمثلهای قدیمی توجه کنید متوجه خواهید شد که بسیاری از باورهای محدودکننده و منفی درون آنها گنجاندهشده است. مثلاً وقتی میگوییم هر که بامش بیش برفش بیشتر، این را در ذهن ما القا خواهد کرد که به دنبال مال و ثروت زیاد نرویم. این باور میگوید که هرچه مال و ثروت بیشتری داشته باشیم دردسر ما نیز بیشتر خواهد بود.
یا مثلاً ضربالمثل خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، این را در ذهن القا میکند که اگر متفاوت با بقیه افراد جامعه رفتار کنی به دردسر میافتی. پس بهتر است همیشه مانند دیگران باشی.
این نشان میدهد که بسیاری از ضربالمثلها قدیمی شدهاند. پس دیگر برای زندگی امروزی کاربردی ندارند. بهتر است این باورها را کنار بگذاریم.
ارتباط باورها با موفقیت
تا وقتیکه باورهای محدودکننده و منفی در ذهن داریم، نمیتوانیم انتظار دستاوردهای بزرگ و موفقیت را از خود داشته باشیم.
باورهایی که از زمان کودکی در ذهن ما کاشته شدهاند، بهراحتی و با خواست و اراده ذهن خودآگاه از بین نمیروند و تغییر نمیکنند. همانطور که در مقاله «ناخودآگاه چیست و چگونه برنامهریزیشده است؟» اشاره شد، وظیفه اصلی ناخودآگاه ما محافظت از ما است.
به عبارتی، ناخودآگاه یک منطقه امن را برای ما تشکیل میدهد و درنتیجه مانع از بروز هر رفتار یا تصمیمی از جانب ما میشود که خارج از این منطقه امن ذهنی باشد. پس ریسکپذیری را که از لازمههای موفقیت است، انجام نمیدهیم.
کاربرد ایافتی برای تغییر باورها
همانطور که در مقالات پیشین هم اشاره شد، ایافتی یک ابزار بسیار کارآمد برای تغییر باورها و برنامهریزی جدید ذهن ناخودآگاه است. ما با ایافتی میتوانیم باورهای منفی و ناکارآمد یا محدودکننده را از بین ببریم. در عوض میتوانیم باورهای مثبت و سازنده را در ذهنمان جایگزین کنیم.
هر وقت میخواهید در مسیری پیشرفت کنید، ابتدا تمامی باورهای خود را که مرتبط با آن مسیر است، حتی ترسهای خود را یادداشت کنید. بسیاری از ترس و نگرانیها ناشی از باورهای ذهنی غلط هستند.
ضربالمثلهای رایج را نیز در مورد آن مسئله یادداشت کنید. سپس با استفاده شخصی از ایافتی یا به کمک متخصص ایافتی میتوانید این باورهای منفی را خنثیسازید و باورهای مثبت و سازنده را جایگزین کنید. این کار به میزان بسیار زیادی در مسیر موفقیت به شما کمک خواهد کرد.
پاسخها