پول و موفقیت مالی از طریق کشف باورها و الگوهای منفی مالی

اگر از ما بپرسند که پول خوب است یا خیر، بهاحتمالزیاد اکثریت میگوییم که پول خیلی خوب است. ما پول را عامل خوشبختی، شادی، موفقیت و رفاه میدانیم.
بسیاری از افراد درحالیکه برای رسیدن به موفقیت مالی بسیار تلاش میکنند بازهم از موفق نشدن خود در این مسیر شکایت میکنند. آیا تابهحال به علت این مسئله فکر کردهاید؟
باب پراکتور میگوید: «برای پولدار شدن قوانینی هست، به همان دقتی که موشکی را به فضا میفرستیم و زمان فرود آن را با دقت کسری از ثانیه تعیین میکنیم.»
اهمیت زیاد پول در زندگی
پول مهمترین مسئله در زندگی امروز است. حتی شاید بتوان گفت که در دنیای مادی امروزی، هیچچیز مهمتر از داشتن پول به میزان کافی نیست. از زمانهای بسیار قدیم تا امروز، قدرت در اجتماع بسیار مهم بوده است. قدرت میتواند مظاهر مختلفی داشته باشد.
در زمانهای بسیار قدیم، قدرت در داشتن زور بازو بود. در آن دوره نداشتن زور بازو برابر با نداشتن قدرت کافی برای ایجاد رفاه و مایحتاج زندگی بود.
زمانهایی هم قدرت در کسب علم بوده است و پادشاهان اجروقرب زیادی به طبیبان و دانشمندان میدادند. بدین ترتیب، همیشه افراد عالِم و دانشمند، بهره مادی و معنوی فراوانی میبردند.
امروزه کارآفرینهایی را میبینیم که با یک ایده امپراتوری بزرگی برای خود به وجود آوردهاند و بهگونهای دنیا را در دست خود گرفتهاند. نقطه مشترک همه انواع قدرتمندی، داشتن ثروت مادی است.
موضوع این نیست که ثروت مادی ما را قدرتمند میکند یا قدرت ما را ثروتمند. موضوع، اهمیتِ داشتن پول کافی و ثروت مالی در زندگی کنونی است.
با داشتن ثروت بیشتر، زندگی کامل و رفاه همهجانبهای را تجربه میکنیم. اگر کسی میگوید که با پول نمیتوان خوشبخت شد، اول نگاهی به جیبش بیندازید و بعد به عقلش. پول شاید خوشبختی نیاورد اما بیپولی حتماً بدبختی میآورد. برای مثال، شما هرگز انسان ثروتمندی را نمیبینید که حاضر باشد پول و ثروت کمتری داشته باشد تا طعم خوشبختی را بچشد.
پول، معیاری برای موفقیت
ثروتمند بودن، یکی از معیارهای قدرت در زمانه ما محسوب میشود. به دلیل نقش طولانیمدتی که مردان در طی تاریخ برای تهیه مخارج زندگی داشتهاند، این مسئله برای مردان حیاتیتر از زنان است.
از طرفی دیگر، زنان هم در این زمانه این نقش را در زندگی پذیرفتهاند. در جامعه امروز توانایی کسب درآمد میزان اعتبار ما را در جامعه مشخص میکند. دوستان ما را نیز تعیین میکند. چه بخواهیم و چه نخواهیم خوشبختی امروز، بهگونهای با پول گرهخورده است.
پس بهتر است ثروت بیشتری جمعآوری کنیم و موجودی حسابهای خود را افزایش دهیم. این چیزی است که در طبیعت این دنیا قرار دارد.
ثروتمند شدن و تکامل مادی
در اصل این پول است که در پی ما میدود و ما از آن فرار میکنیم یا آن را از خود دور میکنیم. اصل طبیعت بر پولدار شدن ما استوار است.
میل به بیشتر شدن را در همه مظاهر طبیعت میبینیم. فرقی نمیکند گیاهی در حال رشد باشد یا جسم یک موجود زنده باشد. همهچیز در طبیعت میل به تکامل و ازدیاد دارد تا اینکه به کمال خود برسد.
بشر با کارهای اشتباه باعث تغییرات زیستمحیطی شده است و حیات برخی موجودات را به خطر انداخته است. وی با ندانستن راه درست به کمال نمیرسد.
همه اینها به سبب داشتن اختیار و عقل است. ما اختیار و توانایی یادگیری داریم و تا حدودی خودمان شیوه تکاملمان را تعیین میکنیم. به همین دلیل گاهی ندانسته آن را عقب میاندازیم.
موانع رشد اقتصادی
پولدار شدن و کسب ثروت هم مانند هر علم و دانش دیگری است که نیاز به یادگیری اصولی دارد. ما پولدار نمیشویم چون راهش را بلد نیستیم و دانش آن را نداریم. ما تنها میخواهیم با آزمونوخطا اصول آن را کشف کنیم و این باور غلط را در ذهن خود میپرورانیم که پول داشتن به سود ما نیست.
همانطور که در مقالات قبلی نیز اشاره شد، مهمترین وظیفه ناخودآگاه، حمایت و حفظ بقای ما است. ناخودآگاه دستوراتی را اجرا میکند که دیگران در ذهن ما کاشتهاند. یکی از آن دستورات این است که هر کاری انجام بده تا مطمئن شوی که به پول نمیرسی.
ناخودآگاه هر کاری میکند تا به پولی که میخواهیم نرسیم، چون امنیت ما را درخطر میبیند. شاید از این حرف تعجب کنید و بگویید: مگر میشود انسان از پول فرار کند یا نخواهد که به پول برسد؟
ما از کودکی طبق فرهنگ و باورهای موجود در جامعه، یاد میگیریم که پولدارها انسانهای خوبی نیستند. یاد میگیریم که پول زیاد انسانها را فاسد میکند. یاد میگیریم که پولدارها انسانهای طمعکاری هستند و به انسانیت توجه کمتری نسبت به مادیات دارند. خیلی باورهای منفی دیگر نیز درباره ثروت و افراد ثروتمند، در ذهن ما از کودکی کاشته میشود. بنابراین ما برای فقر برنامهریزی شدهایم.
پس بیدلیل نیست که هرچه برای کسب ثروت بیشتر تلاش میکنیم، ثروت، بیشتر از ما فاصله میگیرد. همهچیز به باورهای موجود در ذهن ناخودآگاه ما برمیگردد.
ضربالمثلهای رایج درباره پول
مصداق این مسئله را میتوان در ضربالمثلهای مربوط به پول نیز دید. برخی از این ضربالمثلها عبارتاند از: پول چرک کف دست است. مگر سر گنج نشستهام؟ پول درآوردن سخت است. با پول حلال آدم بهجایی نمیرسد. پولدارها خسیس هستند. همهچیز که پول نیست. با پول نمیتوان همهچیز را خرید. مردم پولدارها را دوست ندارند. پول عین آب خوردن خرج میشود. پول خوشبختی نمیآورد. مگر پول علف خرس است؟ هرکه بامش بیش، برفش بیشتر. ثروت زیاد باعث غرور میشود و غرور انسان را زمین میزند.
شما نیز اگر با خود بیندیشید، بسیاری ضربالمثلهای دیگر را در مورد پول به یاد خواهید آورد. همگی این باورهای منفی درباره پول، موانعی ذهنی را برای شما به بار میآورند که مانع از کسب ثروت زیاد برای شما میشوند. برای پولدار شدن و موفقیت مالی، یکی از قدمهای ابتدایی، حذف این باورهای محدودکننده و جایگزین کردن باورهای مالی مثبت و سازنده است.
پول چیزی است که کاملاً در اختیار ناخودآگاه قرار دارد. ممکن است ما پول را چیز خوبی بدانیم. چیزی که بتوان بهوسیله آن زندگی پر از رفاه و راحتی را برای خود به ارمغان آورد یا بتوان انسانها را از هر مشکلی نجات داد.
اما همه این افکار از تراوشهای ذهن خودآگاه ما است. ما باید مشکلات مالی خود را با اصلاح باورهای مالی اشتباه ثبتشده در ناخودآگاه خود حل کنیم.
بنابراین میتوان دریافت که پولدار شدن نیز قوانین مخصوص به خود را دارد. قوانینی که باید بسیار با دقت اجرا شوند.
باورهای انسانهای ثروتمند
ما برای ثروتمند شدن به الگوهای درست برای افکار، احساسات و عادتهای خود نیاز داریم. ما الآن میدانیم که این طرز فکر افراد است که بر زندگی آنها تأثیر میگذارد. بنابراین اگر مشابه افرادی فکر کنیم که به موفقیت مالی دستیافتهاند، میتوانیم نتایجی مانند آنها را نیز به دست آوریم.
البته این شرط را هم باید در نظر بگیریم که فکرِ تنها کافی نیست. همانطور که گفته شد، باید به اصلاح باورهای ثبتشده در ناخودآگاه بپردازیم و طرز فکر و باورهای صحیح و سازنده را در ناخودآگاه خود جایگزین کنیم.
با افکار برخاسته از ذهن خودآگاه خود بدون اصلاح باورهای غلط موجود در ناخودآگاه، نمیتوانیم انتظار موفقیت بیشتر از قبل را از خود داشته باشیم. اولین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که یک تعداد مشخص، مثلاً ۵۰ جمله، خاطره، ضربالمثل یا اصطلاح را که درباره پول به ذهنمان میرسد، یادداشت کنیم.
این یادداشتها نشانهای از وجود باورهای مالی غلط و محدودکننده هستند که باعث ایجاد موانع ذهنی و درنتیجه موانع دستیابی به موفقیت در مسیر پیشرفت مالی و اقتصادی میشوند.
پاسخها