اعتماد به نفس و نظر رابین شارما نسبت به آن
رابین شارما بیان میکند که چگونه تغییرکنندهها میتوانند باعث ایجاد اعتماد به نفس شوند. در بسیاری از جهات یکی از مهمترین فاکتورهای اصلی برای رسیدن به موفقیت زیاد تواناییهای ذاتی شما نیست. ربطی هم به محل تولد شما ندارد و یا جایی که بزرگ شدید. یا حتی با سابقه خانوادگی شما ارتباطی ندارد. حتی هیچ ربطی به آی کیو شما ندارد.
تعریف اعتماد به نفس از نظر رابین شارما
رابین شارما میگوید: از شما میخواهم که خوب به آن فکر کنید و این تعریفی را که در ذهنتان از مسئله اعتماد به نفس دارید تخریب کنید و آن را تغییر دهید. به نظر کلمه سادهای میآید. اما کمی خوب به زندگیتان نگاه کنید.
وقتی در درونتان اعتماد به نفس داشته باشید و درونتان آتشی برپا باشد، وقتی آتشی درونتان باشد، یک اعتماد به نفس بالا یا یک شجاعت درونی داشته باشید، شما تقریباً هر قدرتی را دارید که هر کاری را انجام دهید به آن تصویر و هدفی که در ذهنتان هست برسید.
در این دنیا خیلی چیزها به استراتژی شما در بیزینس یا تواناییهای شما در زندگی مربوط نمیشود. به چیزی به نام اعتماد به نفس مربوط میشود. همه ما در زندگیمان زمانهایی را داریم که پر از اعتماد به نفس هستیم. خیلیها این را بهعنوان یک مشکل در ما میبینند. اما از آن بهعنوان یک فرصت یاد میکنیم.
خیلیها این را به چشم یک مانع یا یک دیوار جلوی ما میبینند، اما ما از آن بهعنوان یک پله یاد میکنیم یا بهعنوان یک راهحل. اعتماد به نفس چیزی است که شما برای داشتن آن خیلی باید روی خودتان کارکنید. چیزی است که شما باید آن را گسترش دهید.
اعتماد به نفس مانند ماهیچه است.
اعتماد به نفس یک تمرین است. اعتماد به نفس مانند یک ماهیچه است. مثل سایر ماهیچههای بدن که هر چه بیشتر روی آنها تمرکز کنید و تمرین کنید قویتر میشود. اعتماد به نفس شما هم رشد میکند. وقتی به نقطهای از زندگیتان برسید که یک اعتماد به نفس بالا بهطور مداوم و ثابت درون شما وجود داشته باشد، این اعتماد به نفس به مغزتان و به قلبتان نفوذ میکند. پس کارهای قهرمانانه در بیزینس خود انجام خواهید داد و به اهداف بزرگی در زندگی میرسید.
درس اول، کیمیاگری
رابین شارما میگوید که با تمام احترامی که برای شما قائلم، اما اولین چیزی که میخواهم پیشنهاد دهم، یکچیز ساده است. کیمیاگری را یاد بگیرید. این اولین قدم و اولین درس برای تولید و ایجاد کردن اعتماد به نفس در درجهٔ بالاست. کیمیاگری را بخوانید و آن را یاد بگیرید.
منظور چیست؟ چه بلایی سر مردم در این دنیا میآید؟ بخصوص افرادی که قربانی میشوند. آنها به نقطهای از زندگیشان میرسند که لحظات سختی برای آنهاست و اسم آن را شکست میگذارند.
حتی اسم گذاشتن روی آن بهعنوان شکست، چیزی را در ذهن شما میسازد که هورمون ترس و استرس یعنی کورتیزول را در بدنتان تشدید میکند. پس مانع این میشود که بهترین عملکرد را داشته باشید.
پس شما باید کیمیاگری را مطالعه کنید. یعنی وقتی دیگران دارند به شکست و موانع و مشکلاتشان فکر میکنند، شما به دنبال طلا باشید. شما باید ذهنتان را تمرین دهید تا بتوانید یک باور قوی پیدا کنید که خودکار در ذهنتان در جریان باشد.
چون مدام در حال تمرین کردن بودید، وقتی یک نفر آمد و به شما گفت که مشکل یا دیواری وجود دارد یا شکستی وجود دارد، شما میتوانید با کیمیاگری آن مشکلات را تبدیل به طلا کنید.
شما باید تمرین کنید تا بتوانید دوران سخت و مشکل را بهعنوان سوختی برای رشد و پیشرفت خود ببینید.
از سختیها بهعنوان سوختی برای رشد و پیشرفت استفاده کنید.
اولین نکته در مطالعهٔ کیمیاگری که برای ایجاد اعتماد به نفس لازم است، جدا از اینکه در زندگی با چه مشکلاتی روبهرو هستید، چه مشکلات کوچک چه بزرگ، این است که باید از خودتان بپرسید که چگونه میتوانید از این شرایط سخت در جهت رشد و پیشرفت خود استفاده کنید.
باید از خودتان بپرسید که فرصت پنهانشده در این مشکلات چیست؟ اگر به بشریت نگاه کنید، میبینید که مغز انسانها مدام در حال تمرین کردن است که روی مشکلات تمرکز کند. این به خاطر سیستم اعتقادی درون ذهن است. خیلیها از این سیستم اعتقادی خبر ندارند و تمامی مشکلات را به گردن دنیا میاندازند. گردن همسرشان میاندازند. گردن همکلاسیشان یا همکارشان میاندازند. گردن دوران بچگیشان میاندازند.
درحالیکه تمام واقعیتهای روزانه ما تأثیر زیادی روی عمیقترین عقایدمان دارد. پس وقتی با موانع و مشکلات برخورد کردید، باید ذهنتان را تمرین دهید که به گنجی که درون مشکلات قرار دارد توجه کند. این به افزایش اعتماد به نفس شما کمک شایانی میکند.
جریان داشتن با فصلهای مختلف زندگی
حال به دومین چیزی میپردازیم که باعث میشود افراد تغییردهنده، اعتماد به نفس داشته باشند. ورژن ضعیف ما فکر میکند که موفقیت در زندگی یعنی خوشحال و خوشحال بودن. اینکه همیشه در روشنایی روز باشیم. همیشه موفق باشیم.
مردان جامعه شرایطی را برای ما فراهم کردهاند که اگر آدم موفقی نباشیم و بهترین بازی خود را ارائه ندهیم، اگر هرروز خوشحال و سرحال از خواب بلند نشویم و پر از شادی و اعتماد به نفس نباشیم، پس یکجا مشکلی وجود دارد.
رابین شارما در ادامه میگوید که با تمام احترامی که برایتان قائل هستم، یکی از نکتههای مهم که به آن قرار است اشارهکنیم این است که این همان ضمیر ناخودآگاه شماست که دارد فریاد میزند. به همین دلیل اسم آن را «جریان داشتن با فصلها» گذاشتهام.
برای داشتن یک زندگی خوب باید یکسری فصلها را پشت سر گذاشت. یک تهیهکننده موفق همیشه در قله موفقیت نبوده است. پس اینقدر مقاومت نکنید. به شما پیشنهاد میکنم که در برابر جریان طبیعی عملکردهای خود مقاومت نکنید. با فصلهای ذاتی زندگی مقاومت نکنید.
زندگی همیشه روال ثابتی ندارد.
شما باید از تلاش کردن برای چنین مقاومتی دست بکشید. یاد بگیرید که مثل ماهیچههای بدن تمرین کنید که با زندگی ریلکس باشید. بدانید که بخشی از زندگی بهعنوان یک تهیهکننده موفق هستید و بخش دیگری از زندگی بهعنوان یک آدم ناموفق. یعنی اینکه شما قرار است فصلهای مختلفی از موفقیت را در جامعه داشته باشید.
برخی از آنها میتواند پر از درآمدهای بالا باشد. میتواند پر از فعالیتهای کاربردی باشد. میتواند بهترین عملکرد شما باشد. حس خواهید کرد که به اهداف زندگیتان رسیدید.
برخی دیگر از فصلها نیز میتواند پر از شک و گیج شدگی باشد. پر از شکسته شدن قلب باشد. فصلهایی که شما احساس خالی شدن میکنید و یا مدام در حال تلاش کردن هستید. اگر سعی کنید در تمام فصلهای زندگی ریلکس باشید، میتوانید این قدرت درونی را در خودتان کاملاً بالا ببرید. رابین شارما میگوید که من اسم آن را اعتماد به نفس میگذارم.
تشکیل حباب تمرکزی برای ایجاد اعتماد به نفس
حال به مورد دیگری میپردازیم که باعث میشود افرادی که تغییردهنده هستند، بتوانند اعتماد به نفس کسب کنند. آنها تیبیتیاف خود را ضدضربه میکنند. تیبیتیاف یعنی حباب فشرده از تمرکز کامل.
شما باید یک حباب فشرده از تمرکز کامل در اطرافتان برای خودتان بسازید تا از پرت شدن حواستان کاملاً جلوگیری کند. شما یا میتوانید حواستان را پرت کنید یا کارهای پربازده انجام دهید. اما هر دو را نمیتوانید همزمان انجام دهید.
افراد موفق دنیا، افرادی که بیشترین تأثیرگذاری را روی دنیادارند، همگی دارند یک حباب تمرکزی دور ذهن و قلبشان و کارهای روزانهشان ایجاد میکنند.
پس برای تولید کردن میزان بالایی از اعتماد به نفس باید خودتان را ضدضربه کنید تا هیچچیز سمی و هیچچیز حواسپرتکنندهای نتواند داخل شود.
حالت جریانی، افزاینده اعتماد به نفس
وقتی این کار را انجام دهید، وقتی حواستان را تمامکمال صرف یکچیز میکنید و تمرکز بالایی روی کاری که دارید انجام میدهید پیدا میکنید، آن موقع هورمون کورتیزول بدنتان که هورمون ترس است کاهش پیدا میکند. این میتواند اعتماد به نفس شما را زیاد کند.
سپس هورمون دوپامین افزایش پیدا میکند که مربوط به هورمونهای انگیزشی است. آنگاه قسمت جلویی مغزتان که مربوط به مکالمات روزانه شماست، برای مدت کوتاهی ساکت میشود. اصطلاحاً به آن سکوت موقتی پیشانی میگویند. یعنی قسمت جلوی مغزتان برای مدت کوتاهی ساکت میشود و مغز شما از حالت بتا به حالت آلفا تغییر پیدا میکند.
محققانی که تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادهاند، به این چیز، حالت جریانی میگویند. وقتی شما دارید بسکتبال بازی میکنید و در آن لحظه در جریان زندگی قرار دارید. ساعتها بهسرعت برای شما میگذرند. یکدفعه شما حس میکنید یک سری تواناییهای اَبَر انسانی دارید.
شاید وقتی در محل کارتان هستید و سرتان مشغول یک پروژه است یا دارید با همکارانتان میگویید و میخندید، ناگهان میبینید که زمان چقدر زود گذشت و شما بهترین عملکرد را داشتید. به این حالت، «جریان» گفته میشود. حال چگونه میتوان این جریان را ساخت؟ با محافظت کردن و ضدضربه کردن ذهن و قلب و داشتن بهترین عملکرد.
ضدضربه کردن حباب تمرکزی
یکی از بهترین راههای تشکیل چنین حبابی از تمرکز و ضدضربه کردن آن برای ایجاد اعتماد به نفس، میتواند خواندن سرگذشت افراد موفق یا گوش دادن و دیدن اینگونه برنامهها باشد.
اخبار گوش ندهید. زیرا هدف اصلی اخبار ترساندن شماست. خبر رساندن، برنامه اصلی رسانههای دنیا نیست.
حقیقت خیلی بهتر است. خیلی مثبتتر است. قهرمانان زیادی در دنیا وجود دارند که آنها را نمیشناسید. افراد مهربان زیادی در دنیا هستند. افرادی که بیزنسهای موفقی را اداره میکنند. افراد زیادی هستند که دارند کارهای خیریه انجام میدهند. افراد زیادی در جامعه شما هستند که زندگیهای خارقالعادهای دارند. زندگیهای منحصربهفردی که اخبار بههیچوجه آنها را نشان نمیدهد.
اخبار فقط یکسری خبرهای ناراحتکننده را میگوید که هدف اصلی آن این است که شما را بترساند. وقتی بترسید، خیلی چیزها را بهراحتی به شما دیکته میکنند و یکی از راههای ساختن اعتماد به نفس ایجاد و ضدضربه کردن حبابی از تمرکز در زندگی است. برای انجام این کار باید چیزهای سمی را از خودتان دور کنید و اخبار نگاه نکنید.
کمک به افزایش اعتماد به نفس
شروع کنید به خواندن سرگذشت افراد موفق. فرض کنید شما در جزیره روبن هستید که باید هفتهها، فصلها یا سالها در آن باشید. رابین شارما میگوید که من خوششانس بودم که در ماههای آخر زندگی نلسون ماندلا، در حضورش بودم. فهمیدم که او ۱۸ سال در جزیره روبن و ۲۷ سال کامل در زندان بوده است.
نلسون ماندلا میتوانست این اتفاق را برای خودش یک شکست ببیند. ولی او از این موضوع بهعنوان یک سوخت استفاده کرد. اولین راه برای ساختن اعتماد به نفس درک کردن این موضوع است که مغز ما بهطور پیشفرض چیزهای منفی را در خودش دارد.
در مغز انسان از صدها هزار سال پیش یک مکانیسم بقا وجود داشته است. این مکانیسم در ذهن انسانها شکلگرفته است و رشد پیداکرده است. این مکانیسم، انسانها را در برابر خطرات، جانوران وحشی، گرسنگی، مردن و کشته شدن حفظ میکند.
امروزه هم در جامعه مدرن ما، همچنان آن مکانیسمها را در مغز و ذهن خود داریم. آن نگرش منفی هنوز در ذهنمان هست. بهعنوانمثال، شما یک روز خوب دارید و در همین روز خوب، شما روی یک اتفاق بد کوچک تمرکز میکنید. وقتی شما یک زندگی خوب دارید، ذهنتان بهطور طبیعی به سمت چیزهایی میرود که درست نیست.
یادداشت پیشفرضهای منفی ذهنی
امشب قبل از خواب دفتر خود را بازکنید و درباره پیشفرضهای منفی خودتان بنویسید که چگونه دارد شما را تخلیه میکند و دارد شما را محدود میکند. از بین این نکات درباره نحوه تولید اعتماد به نفس شما باید از چهار طریق ذهن خود را دوباره کد نویسی کنید تا بتوانید با این پیشفرضهای منفی ذهنیتان بجنگید و آنها را شکست دهید. باید از آن فراتر بروید.
فقط باید روی اینکه شما کجا میتوانید به پیروزی برسید تمرکز داشته باشید. به خودتان بگویید چه چیزهایی لازم است تا پیشرفت کنید.
میتوانید یک چالش ۳۰ روزه برای خودتان ترتیب دهید و در دفترتان هرروز از خودتان بپرسید که در زندگی در کجاها میتوانستید پیروز شوید؟ کجاها خودتان را در حال پیروز شدن حس کردید؟ وقتی این کار را انجام دهید، انگار هرروز دارید سیمکشی بدن انسان را قویتر میکنید. این کار کمک بزرگی به اعتماد به نفس شما میکند.
سهگانههای شب
میتوانید شبها قبل از خواب این سؤالات را از خودتان بپرسید که من اسمش را سهگانههای شب گذاشتهام. درحالیکه در جای خود دراز کشیدهاید یا میتوانید در ذهنتان یا با نوشتن روی کاغذ از خودتان بپرسید که سه تا اتفاق خوبی که امروز برایم افتاده چه چیزهایی بوده است؟
هر چیزی میتواند باشد. مثلاً میتواند یک پیادهروی ساده در طبیعت یا از محل کار به خانه باشد. وقتی این پاسخها را پیدا میکنید، درواقع دارید ذهنتان را تمرین میدهید. چون ذهن مانند ماهیچه میماند.
آنوقت از خودتان بپرسید کجاها دارم پیروز میشوم؟ چه اتفاقات خوبی امروز افتاد؟ در زندگی به خاطر چه چیزهایی شاکر هستم؟ یک سؤال خوب دیگر میتواند این باشد که چطور میشود اگر از این بدتر شود؟
تمرکز روی برنده شدن
رابین شارما میگوید که خیلی از ما فکر میکنیم که خیلی از نعمتهایی که در زندگیمان هست، همیشگی است. روانشناسان به این حالت «تطبیق هیدانیک» میگویند.
یعنی وقتی یکچیز خوب وارد زندگی ما میشود، مثلاً وارد یک رابطه عاطفی خوب میشویم یا ترفیع میگیریم یا ماشین جدید میخریم یا سالم هستیم. انطباق و تطبیق هیدانیک یعنی تمایل درونی ما برای اطمینان و همیشگی بودن چیزهایی که هرروز در زندگی ما در حال رخ دادن است.
رابین شارما در ادامه میگوید که با تمام احترامی که برای شما قائل هستم، میخواهم بگویم که روی برنده شدن تمرکز کنید. روی چیزهایی که به خاطر آنها از خدا متشکر هستید تمرکز کنید. تمایل ذهنی خود را نسبت به پیشفرضهای منفی دوباره کد نویسی کنید و دوباره سیمکشی کنید.
مقایسه کردن خود با دیگران، دشمن اعتماد به نفس
آخرین چیزی که میخواهم به شما بگویم تا اعتماد به نفس خود را به دست آورید، این است که مدام خودتان را با بقیه مقایسه نکنید.
خیلی واضح است. از شما میخواهم به این فکر کنید که هرروز چند بار موفقیتهای خودتان را با بقیه مقایسه میکنید؟ روزی چند بار زندگی خودتان را با آن زندگی که فکر میکنید همسایه شما دارد، مقایسه میکنید؟ چند بار ماجرای زندگی خودتان را با آن مدلی که جامعه میگوید مردم دارند زندگی میکنند و آن اعتقادی که جامعه مردم از موفقیت دارند مقایسه میکنید؟
وقتیکه در خطکشی مشخص خودتان بمانید، دیگر هیچ رقابتی وجود ندارد و یکی از روشهای زندگی ناکام این است که بهترین ساعتها و بهترین روزهای زندگیتان را به مقایسه کردن بگذرانید.
آن مرد ماشین بهتری دارد. آن زن خانواده بهتری دارد. آن مرد خانه زیبایی دارد پس احتمالاً همه اینها را باهم دارد. این کار شدیداً اعتماد به نفس شما را کاهش میدهد.
حقیقت این است که همه آدمهایی که هنوز زنده هستند، مدام در حال کشمکش و تلاش هستند. همه ما در حال کشمکش با چیزی هستیم. با مشکلاتی در محل کارمان، مسائل مالی، مسائل بهداشتی و سلامتی، مشکلات روابط، مشکلات درونی. همه آدمهایی که هرروز در خیابان میبینید که چهره خوشحالی دارند و سعی میکنند اعتماد به نفس بالایی داشته باشند، آنها هم دقیقاً مانند بقیه هستند.
همه ما داریم سعی میکنیم بر مشکلات خود چیره شویم. همه ما چیزهایی در زندگی داریم که باید برایش تلاش کنیم. همه ما نقاط ضعفی داریم که باید روی آنها کارکنیم و روزبهروز بهتر شویم. این ماجرای زندگی همه ما انسانها است. پس پیشنهاد امروز من به شما که میخواهم از ته قلبم با نهایت محبت و خلوص بگویم این است که خودتان و زندگیتان را با بقیه مقایسه نکنید.
همه انسانها مشکلات خود را دارند.
همه دارند روی چیزی کار میکنند و با مشکلات خود دستوپنجه نرم میکنند. من با میلیونرهای موفق دنیا کار میکنم و نیمنگاهی هم به زندگی شخصی آنها دارم. مدل زندگی کردن آنها را نیز روزانه دارم میبینم. دارم عواطف، احساسات و مسائل خانوادهشان را میبینم. خیلی از آنها دارند مشکلاتشان را بهشخصه حل میکنند.
شما فکر میکنید که آنها زندگی زیبایی دارند. ولی آنها هم بهسختی تلاش میکنند تا روزشان را به شب برسانند. افرادی که فکر میکنید در دنیا همهچیز دارند، خیلی از آنها درواقع هیچچیز ندارند. پس واقعاً از شما خواهش میکنم درآمدتان، ماشینتان، وضعیت اجتماعیتان، خانهتان، زندگی شخصیتان یا هر چیز دیگری را با دیگران مقایسه نکنید. تا بدین ترتیب اعتماد به نفس خود را تخریب نکنید.
درزمینهٔ کاری خود، بیزینس خود را با بیزینس دیگران مقایسه نکنید. روی خط مشخص شخصی خودتان بمانید و مسابقه خودتان را برنده شوید. شجاعت و هوش داشته باشید. با اعتماد به نفس باشید و بگویید که این چیزی است که موفقیت را برای من به ارمغان میآورد.
تفاوت در تعریف موفقیت
شاید این میزان موفقیت، با موفقیتی که جامعه باور دارد فرق میکند. شاید حتی با تعریف همسایه من از موفقیت فرق داشته باشد. حتی با تعریف پدر و مادرم. ولی غریزه من حس خوبی نسبت به آن دارد و من موفقیت را اینگونه تعریف میکنم. بر اساس ارزشهای خودم. تعریفتان را با بقیه مقایسه نکنید.
بر پایه همین تعریف، زندگی کنید تا اعتماد به نفس سالمی داشته باشید. ایده پردازی بدون عمل کردن به ایدهها، توهمی بیش نیست. اعتماد به نفس مانند ماهیچه است. شروع به عمل کردن بر پایه ایدهها کنید. حتی اگر اینها پیشرفتهای کوچکی در زندگی شما باشند که در زندگی روزمره رخ میدهد. ولی در طول زمان این پیشرفتهای کوچک زندگی روزمره رویهم جمع میشود و نتایج خارقالعادهای میدهد.
پاسخها