هدف گذاری به شکل صحیح از دیدگاه آنتونی رابینز

اگر اهداف شما یکی بعد از دیگری محقق نمی‌شوند، احتمالاً روش هدف گذاری شما نیاز به بررسی مجدد دارد. اگر شما فردی جوان باشید یا کسی که به تازگی عزمش را برای رسیدن به هدفش جزم کرده باشد، نیاز به راهنمایی صحیح دارید.

آنتونی رابینز یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های فعال در حوزه موفقیت و سخنران انگیزشی است. در این مقاله از سخنان او بهره گرفته شده است. این مقاله بر پایه یکی از برنامه‌های رادیو مثبت نوشته شده است.

هدف گذاری صحیح از دیدگاه آنتونی رابینز

آنتونی رابینز به ما می‌آموزد که چگونه به شکل صحیح هدف گذاری کنیم. آنتونی رابینز درطول دوره حرفه‌ای کارش تا به حال پنج کتاب پرفروش را به چاپ رسانده است. از طریق سمینارهای خود برای میلیون‌ها انسان صحبت کرده است و در حال حاضر بیش از ۵۰ کسب و کار را مدیریت می‌کند که فروش سالانه آن بیش از ۶ میلیارد دلار است.

به یاد داشته باشید که مسیر هدف گذاری و رسیدن به هدف به اندازه خود هدف مهم است. فرض کنید هدف شما این است که بتوانید در سال جدید حدود ۱۰۰ هزار دلار درآمد کسب کنید. اما شما به جای اینکه تمرکز خودتان را روی این مبلغ بگذارید ابتدا باید در نظر بگیرید که چرا به دنبال چنین هدفی هستید.

چگونه طی مسیر شما را تا رسیدن به این هدف کمک می‌کند که شما به عنوان یک انسان رشد کنید؟ درواقع راز این روش هدف گذاری صحیح این است که این مسیر هدف است که شما را می‌سازد و باعث پیشرفت شما می‌شود، نه خود هدف.

گاهی ما در مسیر به خوبی رشد می‌کنیم اما به هدفمان هم نمی‌رسیم. اما همین رشد، عامل موفقیت‌های بزرگ‌تر ما در آینده می‌شود. گاهی هم به آسانی به هدفمان می‌رسیم. اما هیچ‌چیز به ما اضافه نمی‌شود و این شروع شکست‌های بعدی ما است.

تعیین محدوده زمانی مناسب برای دست‌یابی به اهداف

برای هدف گذاری درست باید محدوده مناسب هدف را تنظیم کنید. قبل از شروع سال جدید خیلی از مردم به خودشان قول می‌دهند که به یک یا چند هدف برسند. اما وقتی دو ماه از سال می‌گذرد، آن‌ها یا کار را رها کردند یا شکست خوردند. دلیل این اتفاق این است که اکثراً اهداف بسیار بزرگی را انتخاب می‌کنند که از توان آنها خارج است.

سعی کنید هدفی را انتخاب کنید که رسیدن به آن پرچالش نباشد. مخصوصاً اگر تجربه هدف گذاری و رسیدن به هدف‌های زیادی را ندارید. شما باید اهدافتان طوری باشد که ظرف مدت ۶ ماه قابل دستیابی باشد.

برای انتخاب هدف به مشکلات دیگر زندگیتان و معذوریت‌های دیگری هم که دارید فکر کنید. همین کارهای روزانه می‌تواند وقت اصلی شما را بگیرد. پس معیارهای مختلفی را در رسیدن به اهداف خودتان در نظر بگیرید و سعی کنید نهایتاً هدفتان محدود و در طول یک سال قابل دستیابی باشد.

متمرکز شدن بر خواسته‌های واقعی در مسیر هدف گذاری

تعیین هدف یا همان هدف گذاری اولین قدم در تبدیل رؤیاهای نامرئی به اهداف قابل مشاهده است. تمرکزتان را روی چیزی که می‌خواهید بگذارید، نه روی چیزی که نمی‌خواهید.

ذهن اکثر مردم به چیزهای منفی فکر می‌کند و همین امر باعث می‌شود هنگام انتخاب اهداف چیزهایی را انتخاب می‌کنند که نمی‌خواهند برایشان اتفاق بیفتد. مثلاً به جای اینکه بگویید نمی‌خواهم چاق شوم پس ده کیلو وزن کم می‌کنم، باید بگویید که من می‌خواهم سالم بمانم پس ورزش می‌کنم تا به وزن مناسب بدنم برسم.

تحقیقات نشان داده است که مردم اغلب در فکر ترس‌هایشان هستند. یعنی آنها حتی هدف‌های خودشان را طوری انتخاب می‌کنند که ترس‌هایشان را مخفی کنند. آنتونی رابینز می‌گوید که بارها و بارها مردمی را دیده‌ام که هدفشان کسب درآمد بوده است اما نه برای لذت بردن از زندگی یا سفر رفتن و یا خرید یک خانه جدید. بلکه آنها به دنبال درآمد بودند تا فقیر نشوند. تا بتوانند اقساطشان را پرداخت کنند. تا گرسنه نمانند و خیلی دلایل منفی دیگر.

اکثر افراد جامعه مبتلا به چنین نوع ترس‌هایی هستند که تصمیم‌گیری آنها را دچار اختلال می‌کند و سبب می‌شود از روی ترس هدف‌هایشان را انتخاب کنند.

یکی از رازهای ساده‌ای که کمک می‌کند شما هدفتان را به درستی انتخاب کنید، تمرکز کردن روی چیزهایی است که دوست دارید به دست آورید نه روی چیزهایی که از آنها می‌ترسید. اگر تمرکزمان را روی چیزی بگذاریم که از آن وحشت داریم، قطعاً همان بلای بد سرمان خواهد آمد.

متوقف نشوید.

در مسیر هدف گذاری پس از رسیدن به هدفتان، نباید متوقف شوید. شما هرگز نباید در این روش هدف گذاری از رسیدن به اهدافتان تسلیم شوید. افراد زیادی در زندگی خودشان به هدفشان می‌رسند و بعد مانند شمعی خیلی زود خاموش می‌شوند. دلیلش این است که آنها خودشان را متوقف می‌کنند. یادتان باشد این یک پیروزی نیست بلکه یک شکست بزرگ است.

وقتی مثلاً هدف شما این است که ۱۰۰ هزار دلار درآمد کسب کنید، وقتی به این هدف برسید، احساس غرور می‌کنید و انرژی فوق‌العاده‌ای درون شما شکل می‌گیرد. اما بعدش چه می‌شود؟ بدون هدف گذاری جدید، درواقع شما متوقف می‌شوید.

وقتی شما در مسیر یک هدف حرکت می‌کنید درواقع درحال رسیدن به آن هستید. اما نباید برنامه شما به همین محدود باشد. بلکه از قبل یا از اواسط مسیر باید هدف بعدی در صورت رسیدن به هدف فعلی را تعریف کرده باشید. اگر شما چنین کاری بکنید با همین انرژی هدف اول می‌توانید با سرعت بیشتر و بسیار آسان‌تر به هدف دوم برسید و انرژی کمتری مصرف کنید. چون اصطلاحاً شما روی غلتک افتاده‌اید.

اما اگر هدف برای ادامه نداشته باشید، قطعاً وارد یک رکود می‌شوید. همه ما به انگیزه‌ای برای ادامه تلاشمان در آینده نیاز داریم. چیزی که به زندگی ما معنی بدهد. اگر این کار را نکنیم، به‌سرعت از روزمرگی خسته می‌شویم. افسرده می‌شویم. از زندگی لذت نمی‌بریم و حس بدی نسبت به خودمان پیدا می‌کنیم.

رشد در مسیر هدف گذاری مهم‌تر از خود هدف نهایی است.

نگران نرسیدن به هدفتان نباشید. مهم رسیدن به هدف نهایی نیست. هرچند که ما به سختی برایش تلاش می‌کنیم و می‌خواهیم هرطور که شده آن را به دست آوریم. اما موفق نشدن ما به معنای شکست کامل نیست. همین که ما در طول مسیر توانستیم رشد کنیم، تجربه کسب کنیم و قوی‌تر شویم، خودش موفقیتی است که ارزشش کمتر از دستیابی به هدف نهایی نیست.

آن‌چه که به زندگی ما معنا می‌دهد، رشد کردن است. این چیزی است که فرق بین انسان‌های زنده و مرده است. رشد کردن به شکل‌های مختلفی در زندگی ما رخ می‌دهد. اما قطعاً بیشتر موفقیت خودمان را مدیون شکست‌هایمان هستیم. پس چیزی که باید نگرانش باشید این است که نکند رشد شما متوقف شود.

رشد کردن شاید مهم‌ترین مسئله برای انسان‌های موفق باشد. اما انسان‌های عادی آن را کاری سخت می‌بینند. با قدم‌های کوچک روزانه می‌توانید کاری بکنید که بیشترین رشد را بیشتر از هرکسی داشته باشید. در این روش هدف گذاری شما نباید نگران رسیدن به اهدافتان باشید. چون بالاخره روزی به اهدافتان خواهید رسید، اگر رشدتان ادامه داشته باشد.

انتخاب سیستم صحیح برای دست‌یابی به خواسته‌ها

هدف گذاری درست باعث می‌شود که رویاهای ما به واقعیت تبدیل شود. اگر سیستم هدف گذاری درستی را انتخاب نکنیم فقط آرزوها و ایده‌هایمان را تبدیل به رویاهای دست‌نیافتنی کرده‌ایم. اما باید این را هم یادمان باشد که تمام تلاش‌های ما به نتیجه ختم نمی‌شود. خیلی از آنها شکست می‌خورد ولی باعث پیشرفت ما می‌شود و این یعنی رشد.

پیروزی هر شکست رشدی است که در آن مرحله اتفاق می‌افتد. گاهی اوقات باید باور کنیم که مشکلات یک هدیه‌اند که ما بدون آنها رشد نمی‌کردیم.