رهبری و چالش مدیریت موفقیتآمیز
مطمئناً، یکی از جنبههای موفقیت در هرکاری رهبری و مدیریت صحیح کارمندان و هدایت آنها است.
اگر میخواهید دیگران را تحت تأثیر قرار دهید، بهرهوری خود را افزایش دهید و محیط کارتان را بهبود ببخشید، باید مدام از خود بپرسید: «برای تبدیلشدن به بهترین رهبر و مدیر چهکاری باید انجام دهم؟»
کتاب چالش رهبری
جیمز کوزس و بَری پوسنر یافتههای خود را پس از ۲۵ سال تجربه و تحقیق درباره این سؤال، در کتاب خود با عنوان «چالش رهبری: چگونه میتوان باعث شد که اتفاقات خارقالعادهای در سازمانها رخ دهد؟» خلاصه کردهاند.
آنها در این کتاب به این پرداختهاند که چگونه یک شخص میتواند مدیر و رهبری بهتر شود. پس به اینکه چگونه میتوان مدیر و هدایتگری موفق بود و نیز به رفتارهای مناسب یک مدیر خوب اشارهکردهاند. در این مقاله، یافتههای کتاب چالش رهبری را باهم بررسی میکنیم.
مطالب این کتاب مناسب چه اشخاصی است؟
- شخص ۴۷ سالهای که بهتازگی مدیر شده و کمی احساس خستگی میکند.
- جوان ۲۲ سالهای که میخواهد شروع به کار کند و تبدیل به مدیر و رهبری بزرگ شود.
- هر شخص دیگری که در هر نوع تیمی، هر نوع مسئولیتی دارد.
به عبارتی این کتاب برای هر شخصی در مقام و موقعیت مدیریت، هر شخصی در موقعیت رهبری و هدایت تیمی در هر سایز و هر شخص علاقهمند به اینکه رهبر و مدیر بهتری شود، مناسب است.
نویسندگان کتاب چالش رهبری
جیمز کوزس رئیس بخش اجرایی دانشکده رهبری و هدایتگری در دانشگاه تجارت سانتا کلارا است. وی در سرتاسر دنیا راجع به رهبری و مدیریت، سخنرانی و گفتمان برگزار میکند. کوزس جوایز زیادی را تابهحال دریافت کرده است که از جمله آنها، جایزه رهبری فکر در سال ۲۰۱۰ است.
بَری پوسنر استاد رهبری و هدایتگری در دانشگاه تجارت سانتا کلارا است. وی از سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۰ رئیس آن دانشگاه بود. او بهعنوان استاد و پروفسور مدعو در چند دانشگاه دیگر در سرتاسر جهان نیز فعالیت دارد. پوسنر نیز تابهحال جوایز زیادی را برای کارش دریافت کرده است.
این دو نویسنده بیش از ۳۰ سال با یکدیگر کارکردهاند. آنها سخنرانیهایی را درزمینهٔ رهبری و هدایتگری برگزار کردهاند. همچنین در این زمینه با یکدیگر تحقیقاتی را انجام دادهاند.
سه درس و نکته مهم این کتاب
- شما همیشه برای کسانی که رهبری و مدیریت میکنید، مثال و الگویی قرار میدهید. تنها سؤال این است که آیا این الگو خوب است یا بد؟
- بهترین رهبران، همیشه فعال و به دنبال فرصتها و چالشها هستند.
- اگر میخواهید به دستاوردهای بزرگی برسید، باید به اعضای تیم خود اعتماد کنید تا تصمیمات درست و خوبی بگیرند.
رهبری مؤثر به معنای قرار دادن مثال و الگویی خوب
درصورتیکه کار صحیح را انجام میدهید، متقاعد کردن کسی برای دنبال کردن و پیروی از شما بسیار راحتتر است تا اینکه فقط به او بگویید چهکاری انجام دهد. حتی بعضیاوقات این منجر به تغییر رفتار افراد میشود. بدون اینکه خودشان متوجه شوند.
تصور کنید رئیس شما با شلوارک بسکتبال و یک تیشرت وارد محل کار شود. آیا دیگر تقاضای او را مبنی بر هرروز پوشیدن کتوشلوار اطاعت میکنید؟ البته که نه.
در طرف مقابل، اگر او لباس مناسبی برای کار بپوشد، شما دیگر راحت نیستید که با شلوارک و تیشرت در محل کار حاضر شوید.
خودتان در جایگاه الگوی درست برای کارمندان
از مثال استیو اسکارکه الهام بگیرید. وی پس از تبدیلشدن به مدیر کارخانه، متوجه زبالههای زیادی در اطراف محل شد.
اسکارکه میدانست که این شرکت هدف تبدیلشدن به کارخانهای در سطح و کلاس جهانی را دنبال میکند. وی متوجه شد که آن زبالهها کمکی به این هدف نمیکنند.
برای او آسان بود که شروع به خطاب کردن تند و بیادبانه مردم تحت رهبری خود برای پاک کردن زبالههایشان کند. اما او مسیری فراتر را از سر گرفت.
اسکارکه یک سطل زباله خریداری کرد. او هرروز به جمعآوری زبالهها میپرداخت. سرانجام، متوجه شد که دیگر نیازی به برداشتن زبالههای بیشتر نیست.
تیم تحت رهبری او از او الگوبرداری کردند و بدون اینکه وی حتی از آنها درخواست کند، شروع به تمیز کردن زبالههای خود کردند.
جنبه آموزنده این داستان این است که اگر میخواهید کسانی که هدایت و مدیریتشان میکنید کاری را انجام دهند یا به روشی خاص رفتار کنند، بهتر است با انجام این کار توسط خودتان به آنها نشان دهید که آن چگونه است.
فعال بودن همیشگی از طریق جستجوی چالشها و فرصتها
اگر نگرش فعالانه یکی از مدیران استارباکس نبود، فراپوچینو احتمالاً وجود نداشت. در ابتدا، این شرکت نمیخواست برای مخلوطکن هزینه کند.
از طرفی این مدیر میدانست که خلق نوشیدنی جدیدش که برای تهیه آن به مخلوطکن احتیاج بود، بسیار موردتوجه قرار خواهد گرفت.
بنابراین او بهجای اینکه فقط تسلیم شود، مخلوطکن خود را خریداری کرد و شروع به استفاده از آن برای تهیه نوشیدنی کرد.
الآن، بعد از گذشت چند سال، فراپوچینو یکی از محبوبترین نوشیدنیهای استارباکس است. این نوشیدنی میلیونها دلار برای این شرکت درآمد کسب کرده است.
رهبری موفقیتآمیز، از طریق فعال بودن همیشگی اندیشه و آماده پذیرش بودن برای ایدههای نو
این آسانتر است که همیشه در منطقه امن و راحتی خود باقی بمانید و در برابر دستورات مدیر و رئیسی عالیرتبهتر تا کمر خم شوید.
بدانید که اغلب، بهترین فرصتها را فقط با ورود به ناشناختهها کشف خواهید کرد. در هرلحظه و از هر مکان برای دریافت ایدههای جدید آمادهباشید.
هنگامیکه برای اجرای یک ایده جدید ایمان و باورهایتان را جهش میدهید، همهچیز میتواند به روشهای غیرقابلتصوری انجام شود. همه این فرصت جدید را دوست دارند. اما اکثراً به فکر پیشرفتهای بالقوه نیستند.
به همین دلیل شما بهعنوان یک مدیر و رهبری که امور را در دست دارد، باید مسئولیت کار را در دست بگیرید تا فعالانه و خلاقانه بیندیشید.
چنین نوآوری مستلزم این است که شما درک درستی از محل شرکت و بازار خود داشته باشید. شما باید دائماً اطلاعات جمعآوری کنید.
شما ممکن است از رقبا دیدن کنید یا حتی وانمود کنید که شرکت خودتان مشتری بالقوهای برایتان است.
توانمندسازی اعضای تیم
اگر میخواهید در مقام رهبری و مدیریت، کارهای شگفتانگیزی انجام دهید، باید اعضای تیم خود را برای انتخابهای خودشان توانمند کنید.
خیلی وقتها تلاشهای زیاد کارکنان توسط رئیس و مدیرشان نادیده گرفته میشود یا اصلاً به چشم نمیآید.
تحقیقات حتی این را تأیید میکنند که وقتی افراد احساس میکنند نمیتوانند آنچه را که برای آنها اتفاق میافتد کنترل کنند، بهرهوری و عملکرد آنها تحت تأثیر این موضوع قرار میگیرد و تضعیف میشود.
مدیران خوب این را میدانند و در عوض، اعضای تیم خود را قادر میسازند تا خودشان تصمیم بگیرند.
این سطح نمایندگی اضافهشده، حس مالکیت را به آنها القا میکند. درنتیجه باعث افزایش کارایی و بهبود عملکرد کارکنان میشود.
مثلاً مدیران میتوانند با حذف سیاست سختگیرانه تعطیلات، به کارمندان خود اعتماد کنند. بهجای آن اجازه دهند کارکنان تحت رهبری آنها، خودشان روزهای تعطیل و مرخصی خود را انتخاب کنند.
مثلاً شرکت شبکههای آروبا متوجه شد که کارکنان وقت و انرژی زیادی را برای هماهنگی برنامههای تعطیلات تلف میکنند. بنابراین تصمیم گرفت سیاست پیشین خود را قطع کند.
در عوض، به کارمندان اجازه دادند تا بر اساس پروژههایی که برای انجام کار نیاز به تعطیلات داشتند، زمان آزاد را تعیین کنند. درنهایت این مسئله باعث افزایش بهرهوری آنها شد.
کمک به تقویت اعتمادبهنفس کارمندان
درحالیکه به افراد تحت رهبری خود قدرت میدهید و آنها را توانمند میکنید، باید به آنها کمک کنید تا توانایی و اعتمادبهنفس خود را توسعه دهند.
با درک آنچه در آنها خوب است و چالشهایی که باعث رشد آنها میشود، به افراد کمک کنید تا به حالت جریان درآیند.
وقتی به مردم این فرصت را میدهید تا به سطح جدیدی برسند، بهرهوری، تعامل و موفقیت خودتان و آنها را بهبود میبخشید.
پاسخها